شعر لری در وصف پدرم

سلامت میکنم بابا جوابم میدهی یا نه؟غریب افتاده ام بابا تو یادم میکنی یا نه؟اگر بد کرده ام،دانم جوانی بود و نادانیدعا در حق من کردی هنوزم میکنی یا نه؟ به نام پدری که در خاطره ها پیداست..غزلم از او دلگیر است ولی پرمعناست..به یاد دارم وقتی در کوچه های کودکی زمین میخوردم یا از همبازی هایم کتک یا گریه تا خانه بدرقه ام میکرد ...حال وقتی روزگار مرا رنج میدهد بی اختیار از خدا گله از نبودش میکنم .گاهی وقتی متوجه شکست غرورم میشوم میدانم که نبود اوست که بر سرم هوار میکشد و مرگ غرورم را رقم میزند.من تا ابد سوگوار پدری ام که از موهبت داشتنش محرومم شادی هم میتواند غمگینت کند وقتی که یادت بیاید نبود پناه زندگی ات را گاهی یک دفعه از نبودش شصت ساله میشوم ..کسی که از رفتنش دل همه ،سخت شکست...کسی که از رفتنش آسمان هم غمزده بود...کسی که قطرات باران هم به او اجازه ی تلقین نمیدادند...چه حسادتی میکنم به این خاک که او را در آغوش دارد... من هنوز هم یاد دارم زمزمه های لری اش را...من هنوز هم یاد دارم روضه های دلنشینش را...من هنوز هم یاد دارم اشعار وِرد زبانش را...من هنوز هم یاد دارم متیل های شنیدنی اش را...من هنوز هم یاد دارم خنده هایش را... سخن هایش را....نگرانی هایش را... قدری که سپیدرویی شایسته اش بود سپید مویی به او نمی آمد...به او نمی آمد او را با محاسن سپید دیدن....به او نمی آمد چینی را در گوشه ی چشمانش دیدن... "پدرم پیر نشد""پدرم خاطره شد" شعر لری در وصف پدرم...ادامه مطلب

شعر لری در وصف پدرم...ادامه مطلب

شاعر دنیا من اگه بودم آعاز شعرم با کلام پدرم بود عشق تو صحرا اگه من بودم آب حیاتم توی دست پدرم بود .وای اگه گندم پوست تنم بود اون که با دستاش منو می کاشت پدرم بود ریشه رو توی خاک اگه می گذاشت پدرم بود . پدر جونه ..پدر روحه..پدر دین و ایمان ..پدر خسته ..پدر بیدار  از این دنیای دیوونه پدر نور..پدر ام شعر لری در وصف پدرم...ادامه مطلب

زدم فریاد خدایا این چه رسمی است رفیقان را جدا کردن هنر نیست رفیقان قلب انسانند خدایا بدون قلب چگونه می توان زیست ؟ ز هجران تو پرپر می زند دل ز دل تنگی به هر در می زند دل چو بلبل در فراق رویت ای گل به دیوار قفس سرمیزند دل شبی از سوز دل گفتم قلم را بیا بنویس غم های دلم را گفتا برو بیمار عاشق ندارم طاق شعر لری در وصف پدرم...ادامه مطلب

شعر لری در وصف پدرم...

شعر لری در وصف پدرم...

شاعر دنيا من اگه بودم اغاز شعرم با كلام پدر م بود عشق تو صحرا اگه من بودم اب حياتم توي دست پدرم بود .واي اگه گندم پوست تنم بود اون كه با دستاش منو مي كاشت پدرم بود ريشه رو توي خاك اگه مي گذاشت پدرم بود. پدر جونه..پدر روحه .. پدر دين وايمان ..پدر خسته ...پدر بيدار از اين دنياي ديونهپدر نور..پدر اميد. شعر لری در وصف پدرم...ادامه مطلب

میدانی چقدر تلخ رهايم كردي؟ وقتي ميرفتي به حال  امروز عروس  پاييزيت هم فكر كردي؟ پس  رسم خداحافظی ؟؟ حرفی ،پیامی ، سخنی، ؟؟؟؟؟ هیچ ؟؟؟ کاش  آخرین باری که به دیدنت آمده بودم  دستان زحمت کش و مهربانت را که یادآور دستان مهربان پدرم بود به نشانه وداع آخر برایم تکان داده بودی …. پدرجان: ميخواهم فراموش ك شعر لری در وصف پدرم...ادامه مطلب

➖دلتنگِ موجودی آسمانی، با قلبی پر از مهر هستم به نامِ پدر که گویی فرشته بود، نه آدمی تقدیم به پدرم "حاج جهانپناه سینا"که مدت هاست گرمای دستانِ پر مهرش را حس نکرده ام... #نروی از یادها# بعدِ تو خانه نشد خانه،نروی از یادها / نورِ این خانه تو بودی،نروی از یادها آتشی افتاده در کاشانه ات / یوسفِ کاشانه ب شعر لری در وصف پدرم...ادامه مطلب